اون منو نمی خواست آره نمی خواست اگه می خواست خیلی کارا دستش بود اما نخواست ...
چقدر من ساده بودم حیف تمام کارایی که واسش کردم حیف تمام غصه هایی که براش خوردم حیف دعاهایی که براش کردم حیف من واقعا حیف من که حیف شدم...
خدا چرا من؟؟؟ من بزرگترین گناهم همین بود . آخه چرا؟؟؟ من که میمردم براش... من که همه کار براش کرده بودم و همه کار میخواستم بکنم...من که عاشقش بودم ... اون شده بودم هستی من... همه کس من... چرا خدا؟؟؟ چرا تو ذات بعضیا اینقدر نامردی گذاشتی؟؟؟
اینقدر که همشو نمیشه اینجا گفت چون براش نا خوشاینده
خداجونم میبینی این یکی بندت اینقدر نامرده که حتی میگه مطالبو از وبم پاک کنم... خوبه میدونه کسیو ندارم باهاش حرف بزنم... خوبه میدونه تنهام... خداجونم فقط تورو دارم مطمئنم پشتمی همیشه به اون میگفتم پشتم باش بذار بهت تکیه کنم خدا جونم شرمندم ازت غافل شدم بخاطر اون خیانتکار... خدایا فقط منو ببخش تورو به همین ماه محرم قسمت میدم... خدا تو که میبینی چقدر داغونم کمکم کن ... کمکم کن...
نظرات شما عزیزان:
|